بی باک: شکست های پیاپی اصولگرایان، مجازات فحاشی به احمدی نژاد است / جنایت در حق انقلاب
حال همه با هم افسوس بخوریم و بر سرمان بزنیم اما به زبان نیاوریم که با تخریب هایمان علیه دولت نهم و دهم، چه جنایتی در حق اصولگرایی و انقلاب کردیم، چون ابهتمان می شکند! چون غرورمان می شکند! |
سایت بی باک نوشت: وقتی هزاران خدمات بزرگ و کوچک دولت نهم و دهم را ندیدم و صرفا شاعر منحرف بهاری را به نمایش نشستیم، وقتی که لبخند رضایت مردم مناطق محروم سراسر کشور از توجهات و تلاشهای سالهای اخیر مسئولین کشور را ندیدیم و تنها تکان دادن پرچم دو یار غار را به تماشا نشستیم، وقتی که این همه عمران و آبادانی و پیشرفت را فدای سیاسی بازی و عقده گشایی های شخصی، حزبی و گروهی کردیم، حالا باید خودتان را برای له شدن در زیر چرخ های بولدوزری امیدواران به قلع و قمع اصولگرایان آماده کنید. اشتباه احمدی نژاد در ترجیح یک فردحاشیه ساز بر آن همه نخبه و جوان انقلابی و حامی خود، آنقدر بدیهی و واضح است که نیازی به استدلال و بحث ندارد. گیرم که مشایی آن عابدی بود که رئیس جمهور سابق تمام قد مریدش بود اما هیچ عقل سلیمی حکم نمی کند که برای نمایش ارادت به یک فرد، سرعت قطار در حال حرکت انقلاب اسلامی را کم کنیم. همانگونه که امام علی (ع) برای ممانعت از توقف روند رو به رشد اسلام و جلوگیری از تفرقه در بین مسلمین، خالفت را کنار گذاشت و 25 سال خانه نشینی را در پیش گرفت، آقای احمدی نژاد هم که ادعای پیروی از چنین مکتبی را دارد، قطعا می بایست در این زمینه کمی درایت به خرج می داد و حداقل برای متوقف نشدن موج خدمت رسانی به مردم و انقلاب، حداقل مشایی را کنار می گذاشت که متاسفانه علی رغم هشدار صریح و شفاف حضرت امام خامنه ای، رئیس جمهور سابق به این امر توجه نکرد و همه نخبگان و جوانان انقلابی را به پای مشایی ذبح کرد. با این حال، همان احمدی نژادی که در مذمتش چند سطری گفتیم، یک تار مویش قابل معاوضه با کسانی نیست که هنوز قدمی برای مردم برنداشته اند، بر شیپور دوستی با رژیم جنایتکار صهیونیستی می دمند. همان احمدی نژادی که منحرف می خواندیدش، آنقدر مرد بود که امواج سنگین تهمت زنی و فحاشی به دولت و نارو زدن دوست و دشمن را ببیند و کمتر خم را به ابرو بیاورد و هیچگاه موتور خدمت رسانی به مردم را خاموش نکند. همان احمدی نژاد، آنقدر مردانگی و انسانیت داشت که از حقوق رسانه های هتاک به خود هم سراسیمه دفاع کند و کمترین مبلغی از بودجه آنها نکاهد. همان احمدی نژاد، آنقدر صادق بود که وقتی از حقوق ملتهای مظلوم جهان دفاع می کند، حاضر نشود برای لقمه ای نان و صاف کردن مسیر حرکت و راحتی دولتش، رژیم منحوس صهیونیستی را بر دولت حامی مقاومت سوریه ترجیح دهد. حال که حاصل سیاه نمایی و بداخلاقی برخی از اصولگرانماها علیه دولت نهم و دهم این شده است که افرادی با کلید بولدوزر بر روی کار بیاید و تنه درختان اصولگرایی را نه با داس ( چون بریدن و کندن درختان تنومند، با داس امکان پذیر نیست.) بلکه با بولدوزر از ریشه در آورد، اصولگرایان باید تنها خودشان را سرزنش کنند که چرا آنهمه خدمت رسانی را ندیدید و آن بهار بهار سردون را با حرص و طمع شنیدید و در کنار برخی نقدهای صحیح و درست، عده ای برایش داستان های پوچ و حرف های صد من یک غاز بافتند و تفسیر کردند. حالا دیگر دولت احمدی نژادی تمام شده است که از قبالش همه رسانه های طیف های مختلف سیاسی به نوایی رسیدند اما رسانه های مستقل ارزشی و انقلابی کمترین بهره را بردند. بنابراین راحت می توان حقایق را بر زبان جاری کرد و کسی متهممان نمی کند که از روی جیره خواری، زبان به تمیجد دولت دهم و نقد مخالفانش حرکت می دهیم. آری دولت دهم، مظلومترین دولت بعد از انقلاب بود چون هر قدمی بر می داشت همه جریانات سیاسی با هم هیاهو براه می انداختند. همه با هم فریاد می زدند. همه با هم فحاشی و هتاکی می کردند. وزیرش به گونه ای ناصواب، استیضاح و عزل می شود. رئیس جمهورش هر روز با شیوه و روشی جدید مورد هتک حرمت قرار می گرفت و آن حق طبیعی همه افراد و نشان آزادی بیان بود! از نگاه برخی افراد و جریانات سیاسی، دولتی های نهم و دهم، همیشه محکوم و متهم بودند. دولت دهم فقط انحراف بود و انحراف بود و انحراف. اصلا قدمی برای مردم برنداشت و این مسکن های مهر و طرح زیادی که افتتاح شد، همان کاردستی هایی بود که هاشمی قبلا ساخته بود و کلیدش را هم به دست روحانی به امانت گذاشته بود تا بعدها برای باز کردنشان بر روی کار بیاید! این همه فحاشی و بداخلاقی و کوچک شمردن خدمات بزرگ دولت نهم و دهم از سوی برخی اصولگرایان، اگر نتیجه ای جز آنچه امروز می بینیم و افسوس می خوریم را نمی داد، باید در تمام معادلات ریاضی و دنیایی به کلی شک می کردیم و حاصل 2+2 را پنج می دانستیم. گفتنی است؛ بعد از اینکه دولت از دست اصولگرایان خارج شد و به دست فردی افتاد که نه میانه ای با اصولگرایان دارد و نه اصلاح طلبان، بلکه تنها با دستور هاشمی حرکت می کند، امروز هم در دومین شکست پیاپی، ریاست شورای شهر تهران از دست اصولگرایان خارج شد و به دست یک اصلاح طلب افتاد. البته این تازه ابتدای راه است چون اصولگرایان تنها یک روز بداخلاقی و بی تدبیری نکردند که مجازاتش تنها همین چند روزه باشد بلکه باید منتظر چوبهای بزرگتر و سیلی های محکمتری از جانب خدا باشند. کسانی که هزارن تهمت و افترا را صرفا بر اساس شنیده ها و یا آنچه اخبار محرمانه و سری عنوان می کردند، بر دولت نهم و دهم زدند و هیچ جرعه عقلی به میان نیاوردند که مرز نقد و تخریب کجاست و چرا همواره دشمنان نظام و انقلاب و منافقین داخلی بر نقدهای سالهای اخیر اصولگرایان علیه دولت سابق سوار بودند؟! حال همه با هم افسوس بخوریم و بر سرمان بزنیم اما به زبان نیاوریم که با تخریب هایمان علیه دولت نهم و دهم، چه جنایتی در حق اصولگرایی و انقلاب کردیم، چون ابهتمان می شکند! چون غرورمان می شکند! چون احمدی نژاد مخلصی که شعارهای انقلاب را در سراسر دنیا زنده کرد، فقط اشتباه می کند و گرفتار یک فرد منفور و منحرف می شود و ما هیچگاه گرفتار خطا و اشتباه نشده ایم و هر کاری کرده ایم همگی صواب بوده است و در غیر آن، ثواب! حالا چرا اعتراف نکنیم که بسیاری از مدعیان اصولگرایی درست همان خدمتی را به مخالفان اصولگرایی کردند که مشایی نمود. مشایی اگر توانست سرعت قطار خدمت رسانی احمدی نژاد و دولت دهم را کم بکند، بسیاری از اصولگرایان توانستند قطار خدمت رسانی و زنده کردن شعارهای انقلاب را از ریل خارج کنند و به دره مخالفان مقاومت و آرمانهای انقلاب بفرستند. |