از دیپلماسی روحانی لذت ببرید!
يكشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۳۸ ب.ظ
این روزها هر گاه که نام سوریه و جنگ را میشنوم، به یاد آنچه میافتم که احمدی نژاد کرد تا این اتفاقات نیفتد؛ و آقایانی که چپ و راست از او ایراد میگرفتند و حالا تنها میتوانند اوضاع منطقه را با نگرانی رصد کنند. اگر کمی انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که این حال و روز سوریه، مدیون اعمال خود آنهاست. احمدی نژاد در چه زمانی به قدرت رسید و وزن ایران در جهان چقدر بود؟! تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری در 1384، ایران تمام فعالیتهای هستهای خود را تعلیق کرده بود. حدود دو سال از فتح عراق بوسیله قلدرهای دنیا میگذشت و وادادهها در ترس از هتتریک 3 گانه کردن آمریکا افغانستان، عراق و ایران روزها را شب میکردند. با آن همه قربان صدقه رفتن بعضیها برای غرب، ایران در محور شرارت قرار گرفته بود. لیبی چند سال قبل واداده بود و حالا برای ایران رجز میخواندند. بروم سراغ مهمترین مطلب، اینکه احمدی نژاد در دورهای توانست کارهای بزرگی برای حل بحران سوریه بکند که تنگنظران آنهارا بر نتافتند، از دیپلماسی انفعالی صحبت کردند و کار را به اینجا رساندند. در حالیکه اساس دیپلماسی احمدی نژاد بر دیپلماسی عمومی و روابط با کشورهای همجوار شکل گرفته بود، آقایان هر روز مسئلهای تازه برای کشورهای همسایه میساختند و بهایش را هم کسی جز دولت نمیپرداخت. کار بدانجا رسید که احمدی نژادی که به عنوان اولین رئیس جمهور به امارات رفت دو کشوری که با هم مناقشات بزرگ مرزی دارند و برای اولین بار امیر قطر در نطق رسمی خود از خلیج فارس نام برد، باید هر روز بحرانی جدید در روابط با ترکیه و آذربایجان را تحمل میکرد، حالا عربستان و... که جای خود دارند! احمدی نژاد در زمانی که سکاندار امورخارجه بود، توانست در حرکتی تاریخی قرارداد سه جانبهای را با کشورهای برزیل و ترکیه امضا کند کاری که بعید میدانم امثال ظریف از پسش بربیایند و ترکیه را پس از امتناع آمریکا از عمل به توافق، از او جدا کند حالا بماند مقایسه قرارداد سعدآباد که هنوز هم که هنوز است صدا و سیما جرئت نمیکند مفاد آن را به تصویر بکشد درحالیکه تمام بندهای قرارداد 3 جانبه را همه مردم فهمیدند. او ترکیهای را از آمریکا جدا کرد که بعدها و با فاصله گرفتن دو کشور در ماجرای سوریه با خارج شدن احمدی نژاد از امورخارجه به عنوان قدرتمندترین بازوی آمریکا و عربستان وارد کارزار شد. هر چقدر برخی در ایران ترکیه را علیه اسد و ایران تحریک میکردند در عوض عربستان و آمریکا ترکیه را بیشتر به سمت خود میکشیدند؛ فهم این مسئله به نبوغ احتیاج نداشت. سال 90 احمدی نژاد در همایش حامیان گفتمان انقلاب اسلامی از همین دست کارهای کوتهبینانه گله میکرد، او همین روزها را پیشبینی میکرد. نگارنده در آن همایش حاضر بودم و فراموش نمیکنم جمله طلایی احمدی نژاد را: ما باید تمام تلاشمان را بکنیم که ترکیه و عربستان را سمت خودمان بیاوریم. بدون ترکیه مگر آمریکا میتواند در سوریه کاری انجام دهد؟! ولی بعضیها متوجه نیستند. احمدی نژاد به تدریج از عرصه دیپلماسی کشور کنار گذاشته شد و شد همین که نباید میشد... احمدی نژاد توانست به عنوان اولین رئیس جمهور به مصر سفر کند و کیست که نداند مرسی به احمدی نژاد و نه ایران نزدیک شد،آقایان نمیدانستند مرسی تنها کسی بود که با دخالت خارجی در سوریه به شدت مخالف بود و حتی جلوی عربستان هم در این ماجرا ایستاد. همین مرسی در اجلاس مکه همان اجلاسی که با زلزله آذربایجان مصادف شد و احمدی نژاد بابت شرکت در آن توهینهای زیادی شنید و آقایان اجلاس را بیخاصیت خواندند طرح 22 را برای حل بحران سوریه مطرح کرد: تشکیل بلوک منطقهای شامل ترکیه، ایران، عربستان و مصر و حذف تمام طرفهای غربی. او قطر را هم حذف کرد و در کنار ایران به عنوان مخالفان دخالت خارجی در سوریه ایستاد، طرحی که متاسفانه در داخل کشور از آن حمایت کافی صورت نگرفت. ریاست ایران بر جنبش عدم متعهدها فرصت دیگری بود که احمدی نژاد از آن برای اعلام مخالفت 120 کشور با دخالت خارجی در سوریه استفاده کرد و از نظر حضرات این یک دیپلماسی انفعالی بود، چون از دولت غیردموکراتیک بشار اسد که دهها سال قانون حالت فوقالعاده را تمدید میکرد حمایت مستقیمی صورت نگرفت! حالا بماند پاس گل مدعیان گفتمان انقلاب اسلامی در انتخابات به طرف غربی! چقدر به سعید جلیلی توصیه شد که وارد کارزار انتخابات نشود و انتخابات را به رفراندوم سازش یا مقاومت تبدیل نکند، اما او با ادبیاتی شعارمحور وارد شد و کسی 4 برابرش رای آورد که نماد مقاومت و شعارزدگی نبود و این پیام روشنی برای غرب داشت. نمیدانم سعید جلیلی این روزها راحت میخوابد یا نه! اصلا مشغول چه کاری است؟ حالا بماند جنبش حماسی که با یک اشتباه محاسباتی از سوی همه طرفها قیچی شد تا در منطقه به شکلی عجیب منزوی شود. و دیگر همسایه سوریه یعنی اردن را هم که به یاد دارید که چه بلایی سر احمدی نژاد آوردند تا مبادا به آن نزدیک شود. از طرف دیگر قیام سلفیها علیه رژیم قذافی به عنوان مرفهترین حکومت آفریقا بیداری اسلامی نام گرفت و سلفیهای آن یک ماه بعد سر از سوریه درآوردند. گاهی اوقات برای حمایت از یکنفر لازم نیست حتما از او دفاع کنی، میتوانی اجازه ندهی که اجماعی علیه او شکل بگیرد و این را برخی آقایان متوجه نشدند. یادم نمیرود همین 20:30 که کارکردش انحصارا تخریب احمدی نژاد بود، به خیال خود داشت احمدی نژاد را مسخره میکرد که چرا در جلسه با دوستان سوریه از سوریه حرف نزده! متاسفانه این جماعت از دیپلماسی چیزی نمی فهمند. در عوض حالا آقایان میتوانند بنشینند و از دیپلماسی دولت روحانی در ماجرای سوریه لذت ببرند! به نظرم اتفاقاتی که برای سوریه رخ میدهد، یک سنت الهی بود. خداوند با گروهی پیمان نبسته که مدام اشتباه کنند و هیچ اتفاقی برایشان نیفتد.
|
منبع : http://dolatebahar.com/view/874/از-دیپلماسی-روحانی-لذت-ببرید!
۹۲/۰۶/۱۷