یاسر مرادی: قرار بود این هفته مصاحبه ام را با علی کردان وزیر اسبق کشور تکمیل کنم که ناگهان دیشب این خبر منتشر شد: "کردان در گذشت".
یکشنبه دهم آبان ماه بود که به همراه عکاس ایرنا برای انجام مصاحبه با کردان عازم نهاد ریاست جمهوری شدم. او را زمانی که وزیر کشور بود در ساختمان فاطمی ، دیده بودم. دقایقی از ورودمان به دفترش نگذشته بود که با رویی خوش به استقبالمان آمد. هرچند با بیماری سختی دست و پنجه نرم می کرد ولی در طول مصاحبه همواره لبخند بر لب داشت. سرفه های شدید او مانع ادامه مصاحبه نشد و به صحبت هایش ادامه داد؛ گویی می خواست زمان را از دست ندهد و آنچه در سینه داشته است را بازگو کند. آنقدر عجله داشت که قبل از اینکه من بپرسم او مصاحبه را شروع کرد. انگار می دانست عقربه های ساعت برای او بسیار تند پیش می روند و دیگر زمانی برایش باقی نمانده است. او از مخالفت امام (ره) با جایگزینی حکومت مذهبیون به‌جای جمهوری اسلامی گفت؛ از آیت الله طالقانی و بازرگان؛ از بنی صدر و فرقان و رجوی. کردان با صراحت تمام از کسانی که در ماجرای انفجار نخست وزیری نقش داشتند گفت؛ از امضای بیانیه الجزایر؛ از عبدالله نوری؛ از شعار دفاع از مستضعفین دولت موسوی؛ از هاشمی و خاتمی؛ از رای به احمدی‌نژاد و انتخابات دهم و فتنه های پس از آن.
سه ساعت از آغاز مصاحبه گذشته بود اثری از خستگی در او دیده نمی شد از اینکه حرفهایش را زده بود راضی به نظر می رسید؛ سوالاتم تمام نشده بود می خواستم از جوسازی‌هایی که پیرامون وی شکل گرفته بود، بپرسم اما گفت این مصاحبه طولانی شده همین جا قول می دهم هماهنگ کنند چند هفته دیگر برای پرسیدن دیگر سوالهایت بیایی؛ اما... ** کردان چه گفت؟ مشروح آخرین مصاحبه کردان با خبرنگار ایرنا با عنوان "آنهایی که با انقلاب بودند ، آنهایی که با انقلاب ماندند" را در پی می خوانید: *مخالفت امام (ره) با جایگزین کردن حکومت مذهبیون به‌جای جمهوری اسلامی علی کردان در گفت و گویی تفصیلی با خبرنگار سیاسی ایرنا ضمن واکاوی چگونگی شکل گیری انقلاب اسلامی ایران تصریح کرد: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی هنگامی که حضرت امام صحنه مبارزه علیه رژیم را کاملا در اختیار گرفتند، برای قدرت های آن روز جهان آشکار بود که امکان ادامه بقای نظام منحوس شاهنشاهی وجود ندارد، در نتیجه از طرف آمریکا ژنرال هایزر وارد ایران شد. کردان افزود: آن زمان حدودا 50 نفردست نشانده از جنس محمدرضای خائن، در جهان نوکری آمریکا را می کردند و طبیعی بود برای اینکه دیگر نوکران احساس نکنند آمریکایی ها آنها را رها می کنند، هایزر به ایران بیاید اما در واقع ماموریت وی بررسی این مسئله بود که چه جریانی می تواند جایگزین رژیم منحوس پهلوی شود. در نهایت به این نتیجه رسید که علما، روحانیت، مرجعیت و متدینین می توانند به‌عنوان حکومت جایگزین قدرت را در دست بگیرند. او در این زمینه با دو نفر تفاهم کرد که آمریکایی ها از موضع‌شان عدول کنند و حکومت جایگزین حکومت مذهبیون شود و نه جمهوری اسلامی ایران. وی با بیان اینکه این دونفری که تفاهم کردند بدون اینکه از امام نمایندگی داشته باشند راسا وارد این عرصه شدند، خاطرنشان کرد: شاید مبانی فکری آنها چنین رویکردی را ایجاب می کرد. وقتی این موضوع، با حضرت امام مطرح شد، امام ابتدا گوش دادند و سپس به شدت با این تئوری مخالفت کردند. وقتی آنها اصرار کردند، حضرت امام فرمودند مبارزه من با ام الفساد و با آمریکا و اسراییل است، رژیم منحوس پهلوی عددی نیست. در اثر چنین مخالفتی بحث 12 بهمن و 22 بهمن مطرح شد. *طالقانی و رهبری انقلاب کردان با اشاره به گروههای مخالف انقلاب اسلامی در آغاز شکل گیری این نهضت اظهار داشت: در آن زمان، چند گروه مخالف انقلاب اسلامی بودند. یک گروه خاندان پهلوی و طرفدارانشان بودند، یک گروه چپ ها، مارکسیست ها و مائویست ها بودند، سومین گروه، گروه‌هایی بودند که می گفتند امکان مبارزه مشت با درفش وجود ندارد. چهارمین گروه، اشخاصی بودند که هویت‌شان را برای مردم ایران به‌طور آشکار روشن نکرده بودند و تلاش داشتند در ارکان حکومت دخالت کنند. وی افزود: در 22 بهمن 57، وقتی حکومت نظامی در تهران برقرار شد، مرحوم آیت الله طالقانی ازحضرت امام خواهش کردند شما بیانیه ندهید که مردم در تهران و شهرستان ها به خیابان ها بیایند زیرا حمام خون راه می افتد. حضرت امام نپذیرفتند و فرمودند من بیانیه خواهم داد تا مردم بیایند و انقلاب پیروز شود. از آیت الله طالقانی قریب به این مضمون نقل قول هست که در تفاوت خود با امام(ره) مطرح می کند، اگر من رهبری انقلاب را برعهده داشتم، این انقلاب پیروز نمی شد. * تلاش بازرگان برای استفاده حداکثری ازنهضت آزادی معاون اسبق امور مجلس و استان‌های صدا و سیما با بیان اینکه پس از پیروزی انقلاب، شورای انقلاب درکشورتشکیل شد، خاطرنشان کرد: کمیته های انقلاب اسلامی با حضور توده های میلیونی مردم ایران شکل گرفت. گرایش‌های این کمیته ها همان گرایش امام بود. با تاسیس شورای انقلاب، جریان هایی عضو این شورا شدند و در شورای انقلاب تلاش کردند همان مسیری را که حضرت امام مخالف بودند، ادامه دهند تا رابطه آمریکا با ایران آسیب نبیند و جمهوری اسلامی تشکیل نشود. وی با اشاره به اولین ماموریتی که امام برای شورای انقلاب قائل شدند، تصریح کرد: ماموریت این بود که شورا چند کار انجام دهد، از جمله اینکه با تمام شناختی که از نهضت آزادی و بازرگان داشتند، به بازرگان عضو نهضت آزادی حکم نخست وزیری دادند. تلاش بازرگان این بود که از نهضت آزادی حداکثر و از جبهه ملی ایران در حد ضرورت و از گروه‌های سیاسی که حکومت دینی را قبول نداشتند، در دولت استفاده کند. بازرگان کمیته را مزاحم خود می دانست. *مقایسه انتخابات دهم با دوازدهم فروردین وزیراسبق کشور با اشاره به برگزاری رفراندوم برای تعیین نوع نظام سیاسی درسال 58 گفت: علی رغم اینکه امام دارای شخصیت کاریزماتیک بود، برای تقویت بنیان های جمهوری اسلامی اولین کاری که کردند، دستوردادند رفراندومی در کشور برگزار شود و نوع نظام انتخاب شود، زیرا آن زمان عناوینی مانند جمهوری دموکراتیک و برخی انواع دیگر مطرح بود. وی افزود: در این رفراندوم در دولت موقت و در دوران نهضت آزادی برگزار شد، 98 و دو دهم درصد ملت ایران به نظام جمهوری اسلامی رای آری دادند. این کارشناس سیاسی ادامه داد: در طول 30 سال گذشته غرب همواره می‌گفت آن 98 و دو دهم درصد از نسل اول انقلاب بودند و امروز نظر نسل دوم و سوم انقلاب آنگونه نیست، در دوم خرداد این بحث خیلی فعال مطرح می شد اما در انتخابات دهم بعد از 30 سال، دوباره 85 درصد مردم ایران پای صندوق های رای آمدند. کردان اظهار داشت :غربی ها معتقد بودند جوانان نسل دوم و سوم که دیگر 98 و دو دهم درصد را قبول ندارند اما بعد از 30 سال این ادعا نقش بر آب شد و جمعیت کثیری در فضایی آزاد همانند رفراندوم سال 58 به اصل نظام رای دادند. در این مقطع غربی ها احساس کردند که ته مانده اعتبارشان را از دست دادند بنابراین بعد از مدتی تلاش کردند تا آنجا که می توانند مسیر انقلاب را منحرف کنند. *بنی صدر ادامه جریان نهضت آزادی بود وی در ادامه بیان جریان شناسی سال‌های اول انقلاب با بیان اینکه چون غربی ها نتوانستند مسیر انقلاب را منحرف کنند، استراتژی نفوذ را در پیش گرفتند و پشت سرجریان بنی صدر پنهان شدند، خاطرنشان کرد: جریان بنی صدر تقریبا ادامه جریان نهضت آزادی بود البته با رفتاری زشت تر. این جریان علی رغم خیانت هایی که به جریان دفاع مقدس کرد، از طریق دفتر هماهنگی بنی صدر حزبی را در ایران تاسیس کرد که کار این حزب این بود که در مقابل جریان انقلاب وارد انتخابات ریاست جمهوری شود بنابراین برای آقای جلال‌الدین فارسی توطئه ای درست کردند و او را از صحنه خارج کردند، چون وی می توانست بنی صدررا افشا کند و در نهایت بنی صدر کاندیدا شد. کردان افزود:جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که از بسیاری از مراجع حی و مرحوم امروز تشکیل می شد، برای اینکه در تاریخ ثبت شود، گفت بنی صدر عنصر خائن است و با همکاری جامعه روحانیت مبارز، کاندیدایی را مطرح کردند که می دانستند رای نمی آورد و تنها برای اینکه جلوی انحراف را بگیرند، دکتر حبیبی را به عنوان کاندیدا مطرح کردند که در نهایت بنی صدر رای آورد. وی با بیان اینکه آمدن بنی صدرهمانا و میدان گرفتن ضد انقلاب همان، ادامه داد: بنی صدر سفری به همدان زادگاه خود داشت که در آن سفر هلی کوپتر دچار سانحه شد مردم همدان در فرودگاه خاک برسرشان می ریختند. امام برای اینکه مردم به وی رای داده بودند، فرمودند بنی صدر بر دل های مردم حکومت می کند. کردان خاطرنشان کرد: ماجرای 14 اسفند که پیش آمد، تیم حکمیت تشکیل شد و به بی صلاحیتی بنی صدر رای داد. بنی صدر به این رای اعتراض کرد تا اینکه امام احساس کردند افکار عمومی متوجه شده است که بنی صدر عنصر خائنی است، بنابراین حضرت امام جانشینی فرمانده کل قوا را از بنی صدرگرفتند، مجلس اول هم به دلیل اینکه اکثر شخصیت های طراز اول در آن حضور داشتند، رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر داد. *در زمان بنی صدر احزاب زمینه را برای تخریب فراهم می کردند کردان با بیان اینکه دراین زمان تقریبا 13 هزار و 600 گروه و جریان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی تشکیل شده بود، گفت: در این آمار، گروه‌هایی مانند مجاهدین خلق، جاما، سادجا، نهضت مقاومت و امتی ها بودند که این ها در همان تاریخ، خط مشی‌شان را از جمهوری اسلامی جدا کردند. منافقین که وارد فاز نظامی شدند و اعلامیه های سیاسی ونظامی دادند، به‌طوری که از کشتن بقال و کارگر متدین، مدیرمسئول حزب اللهی و مسئول مملکتی دین‌دار ابایی نداشتند، وارد خانه های تیمی برای مبارزه شدند. وی در ادامه خاطرنشان کرد: در این شرایط اگرچه احزاب از اقدامات مسلحانه حمایت نمی کردند اما زمینه را برای تخریب فراهم کردند. فرقان نمونه ای از این احزاب بود، به‌طوری که مرحوم آیت الله شهید مطهری مغز متفکر و تئوریسین جمهوری اسلامی را به شهادت رساندند. همچنین با به شهادت رساندن شهید مفتح، انتقام فعالیت هایی را که وی در لبنان و فلسطین داشت، به عنوان شخصیت انقلابی از او گرفتند. کردان در ادامه با بیان اینکه جمهوری اسلامی تصمیم گرفت، هرکسی دستش به خون مردم آلوده شد، او را نبخشد، تصریح کرد: در نتیجه این سیاست، بنی صدر به اتفاق رجوی و تعدادی از منافقین با پوشیدن لباس زنانه کشور را ترک کردند. در این فاصله جریان حزب اللهی و مومن به انقلاب، تلاش خود را برای استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی انجام داد و شهید رجایی را برای ریاست جمهوری کاندیدا کردند. *چه کسانی در ماجرای انفجار دفتر نخست وزیری نقش داشتند؟ کردان با تاکید برنقش یک جریان منحرف در انفجار دفتر نخست وزیری اظهار داشت: جریان انحراف تلاش می کرد ریاست جمهوری شهید رجایی محقق نشود. در نهایت هم با عدم موفقیت در اجرای این فاز از پروژه، شهید رجایی و باهنر را در هشت شهریور در فاصله کوتاهی از انتخاب به‌عنوان رئیس‌جمهور و نخست وزیر به شهادت رساندند. سوال اول اینکه آقای عطریانفر آیا نمی داند که قدیری یکی از اقوام نزدیکش در این پروژه نقش داشته؟ آیا نمی داند سرگرد نیلی که بسیار مشهور بود، در این پروژه نقش داشته؟ آیا نمی داند که باند مهدی هاشمی در این ماجرا نقش داشت؟ آیا نمی داند یکی از کسانی که برای همیشه مبهم مانده و الان در سمت بزرگی است در این پروژه نقش داشته است، این ها را توضیح بدهد آیا نمی داند کشمیری و تهرانی در این پرونده چه نقشی داشتند؟ *چرا بهزاد نبوی بیانیه الجزایر را امضا کرد؟ کردان با تاکید بر اهمیت تسخیر لانه جاسوسی خاطرنشان کرد: وقتی حضرت امام(ره) فرمودند تسخیر لانه جاسوسی از انقلاب اول بزرگتر است، آقای بهزاد نبوی باید توضیح بدهد چرا برای اینکه رابطه ما با آمریکا برقرار شود، رفتارهای غیر منطقی از خود نشان می داد و هرروز در این راستا در دولت طرحی تهیه می کرد و به مجلس ارایه می داد. وی در ادامه بااشاره به بیانیه الجزایر که بهزاد نبوی آن را امضا کرد، گفت: سرانجام بیانیه الجزایر سبب شد که ما امروز نه تنها یک ریال از ثروت خودمان را نداریم و نه تنها سلاح ها و تجهیزاتی که خریداری کردیم، در انبار ویکتوریا ماند، بلکه مفاد بیانیه الجزایر به گونه ای بود که آمریکایی ها می توانند الان بگویند، آنفولانزای خوکی را هم ایرانی ها طراحی کردند و باید خسارت بدهیم. *موافقت با قتل داماد علامه جعفری در محفل اصفهان وزیر اسبق کشور با اشاره به مسائل پیش آمده در سازمان مجاهدین انقلاب در اوایل شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی گفت: در آن روزها این گونه مطرح بود که حزب جمهوری اسلامی بازوی سیاسی و سازمان مجاهدین انقلاب بازوی نظامی کشور است. از حضرت امام در خواست کرده بودند شما یک نماینده ای در سازمان معین کنید، امام هم آیت الله راستی را تعیین کردند. برخی آقایان به دلیل اینکه ولایت فقیه را قبول نداشتند، بعد از مدتی انشعاب کردند و از مجاهدین انقلاب خارج شدند. وی در ادامه اظهارداشت: باند مهدی هاشمی و آقای طاهری در اصفهان و شیخ عباسعلی روحانی هم وارد عرصه شدند تا نقاط حساس انقلاب را بزنند و انقلاب را از مسیر خود منحرف کنند. باید برای نسل جدید بازگو شود که چه کسانی مدافع این ها بودند و این ها در کدام دستگاهها و دولت خدمت می کردند؟ برادری برایم نقل کرد در زمان مجلس اول، در اصفهان جلسه ای تشکیل شده بود که می خواستند در حضور آقای طاهری و همین تیم، نمایندگان را تعیین کنند. مرحوم آقای مهندس مصحف داماد آیت الله علامه جعفری جز کسانی بود که گفته بود می خواهم کاندیدا شوم، وقتی همه راه‌ها را رفتند و دیدند اثری برای منصرف کردن او نداشت، گفتند این زمینه رای دارد، باید او را بکشیم، هیچ کس هم در آن جلسه مخالفت نکرد. *عبدالله نوری با بولدوزر خانه منتظری را خراب کرد کردان خاطرنشان کرد: مهدی هاشمی توطئه را به حد اعلا رساند و از دل این توطئه، آدم ساده لوحی مانند آقای منتظری خلق می شود که آقای منتظری را یک جمعی تحریک می کنند و او تبدیل به قائم مقام رهبری می شود. چه کسی این کار را کرد؟ همین قائم مقام رهبری وقتی که بی کفایتی او برای حضرت امام محرز می شود و امام تصمیم به عزل وی می گیرند، برخی بزرگان کشور برای وساطت می روند، امام نمی پذیرند، عبدالله نوری که امروز در لیست براندازان است، بولدوزر می گیرد و می رود خانه منتظری را تخریب می کند.اما امروز آقای منتظری آیت الله العظمای این ها شده است. *تحلیل شعار دفاع از مستضعفین دولت موسوی وزیر اسبق کشور در بخشی دیگر از این مصاحبه با اشاره به دولت موسوی گفت: در دولت موسوی شعار دفاع از مستضعفین مطرح شد اما دفاع از مستضعفین تبدیل به دفاع از تیم وسیعی از رفقای خودشان شد که برای ادامه تحصیل و تربیت مدیران آینده به خارج از کشور فرستاده شدند. به تیم وسیع دیگری ارز 7 تومانی با مجوزمی دهند که آنها تبدیل به پولداران نوکیسه شدند و طبقه اجتماعی جدیدی را خلق کردند که اصلا جمهوری اسلامی را قبول نداشتند. بعد از آن سعی کردند اختلافات را بین علما و مراجع به حد اعلا برسانند. وی افزود: برای یادآوری برخی مراجع عرض می کنم که آن روزی که عضو جامعه مدرسین بودند، آن روزی که مرجعیت شیعه در قم نقش بالایی را برای انقلاب اسلامی ایفا می کرد، این جریان، آنها را به عنوان اسلام آمریکایی متهم می کرد. حضرت امام تقسیم بندی کردند و فرمودند اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی، آدرسی ندادند که اسلام آمریکایی چه کسی است اما این جریان فورا رقبایش را که در میان علمای طراز اول هم احساس می کرد، هستند، متهم می کرد. وی با بیان اینکه این ها تلاش کردند مصداق اسلام ناب محمدی خودشان معرفی بشوند و رقبایشان به‌عنوان اسلام آمریکایی، خاطرنشان کرد: کار را به جایی رساندند که لزوما بین دو تشکل روحانی خوب تهران، مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز تفرقه ایجاد و نتیجه اش این شد که امروزسرنوشت مجمع روحانیون به این جا کشیده شده است. این کارشناس سیاسی ادامه داد: حضرت امام در اواخر عمر احساس کردند باید 10 اصل از اصول قانون اساسی برای بقای جمهوری اسلامی بازنگری شود. برای این کار، جمعی از شخصیت های بزرگ کشور را انتخاب کردند، اگراین ها به زعم‌شان مصداق اسلام آمریکایی بودند، چرا تعداد کسانی که حضرت امام از این طیف انتخاب کردند، نسبت به جریانی که خود را مصداق اسلام ناب محمدی می‌دانست، بیشتر بود؟ پس معلوم است این نوع تعیین مصداق، یک خیانت برای حذف رقیب بوده است. *موسوی به جای اینکه دولت را جنگی کند، جنگ را دولتی کرد علی کردان با اشاره به ماجرای عزل منتظری توسط حضرت امام(ره) اظهار داشت : بعد از این ماجرا، آقای الویری و دوستان‌شان رفتار نادرستی را با منتظری داشتند. در این مسئله، باند اصفهان میاندار مخالفت با انقلاب شد. وی افزود: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آن مقطع رییس جمهور بودند. طبق قانون اساسی، رییس جمهور اختیاراتی داشت. موسوی در آن مقطع به گونه ای رفتار می کرد که رییس جمهور وقت کاملا بی اختیار تلقی شود، در حالی که کل سیاست های خارجی از سوی امام(ره) به ایشان داده شده بود تا آلودگی های دولت وارد سیاست خارجی نشود. فرماندهی جنگ هم به فرد دیگری داده شده بود. در واقع موسوی مسئولیت اداره تعدادی از وزارتخانه ها را داشت. در تمام دنیا وقتی جنگ شود، دولت را جنگی می کنند اما موسوی جنگ را دولتی کرد، به‌طوری که آقای فیروزآبادی را معاون کرد. *نگرانی عجیب هاشمی کردان با اشاره به روی کار آمدن دولت سازندگی در این مقطع گفت: این دولت برای ترمیم جنگ تصمیم گرفت، از منابع خارجی استفاده کند و بخشی از فرهنگ ناشی از ورود منابع خارجی را بپذیرد، بنابراین شروع به کار و سازندگی کرد. وی در ادامه اظهار داشت: دراین زمان، حزبی به نام کارگزاران شکل گرفت، اولین کاری که این حزب کرد، مدعی اصلاح قانون اساسی برای ادامه ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی شد، تقریبا هم مسیر لیبرال دموکرات و نه مسیراسلامی را انتخاب کرد. البته معلوم بود این تئوری جواب نمی دهد، انتخابات در دولت آقای هاشمی که رییس جمهور بود، برگزارشد اما وی در نماز جمعه اظهارکرد از تقلب نگرانم! حال این سوال مطرح است چه کسی می خواست تقلب کند، دولت که در اختیار شماست، وزیر کشور هم بشارتی بود که هنوز هم از دوستان نزدیک شماست. *دولت خاتمی یک ستاد توطئه برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی داشت وزیراسبق کشوربا بیان اینکه درانتخابات هفتم با یک عملیات روانی بسیار وسیع و تخریب مبانی جمهوری اسلامی مواجه شدیم، خاطرنشان کرد:عملیات این بود که می گفتند بنویسیم ناطق، بخوانیم خاتمی و به این شکل ناطق را از صحنه انتخابات حذف کردند. مردم در این انتخابات مشارکت بسیار بالایی داشتند که برای جمهوری اسلامی بسیار حائز اهمیت بود. خاتمی هم رای فوق العاده خوبی آورد اما به لحاظ تبلیغاتی که به راه انداختند، دوم خرداد مقدس تر از ائمه طاهرین(ع) و رسول الله(ص) شد. وی به راه انداختن تبلیغات منفی گسترده در دولت هفتم اشاره کرد و گفت: به لحاظ تبلیغاتی که به راه انداختند، در کشور هر کسی را که احساس می کردند، با آنها مخالف است، با توهین و تهمت از صحنه خارج می کردند، حتی اگر سرایدار مدرسه ای درعلی آباد کتول بود. این کارشناس سیاسی ادامه داد: بعد از مدت کوتاهی، بحث حکومت انتخابی و انتصابی و سپس جامعه مدنی را مطرح کردند که 70 سال پیش در غرب این تئوری مطرح شده بود. سپس حذف و محدودیت اختیارات ولایت فقیه را مطرح کردند. می‌توان گفت دولت یک ظاهری داشت و یک ستاد توطئه که برای بخش های گوناگون طراحی می کرد که چگونه توطئه کنند، برای اینکه جمهوری اسلامی را به زیر بکشند. *خاتمی در براندازی دوراول باخت و الان براندازی دور دوم را تمرین می کند وی با بیان اینکه در دولت هفتم حزب مشارکت و سازمان مجاهدین با ضد انقلاب داخل و خارج ارتباط برقرار کردند، تصریح کرد: تئوری این گروه‌ها براندازی نرم بود، اوج آن در 18 تیر بود که با امت خروشان ایران مواجه شدند که این توطئه در مقابل نظامی که امام ساخته بود و با مدیریت عالی رهبری به بار ننشست. کردان با بیان اینکه در حال حاضر، خاتمی براندازی دور دوم را تمرین می کند، گفت: خاتمی در براندازی دور اول باخت. *رای به احمدی‌نژاد "نه" به جریان حاکم بود وزیراسبق کشور با اشاره به برگزاری انتخابات نهم ریاست جمهوری اظهار داشت: در انتخابات نهمین دوره، جریانات مختلف وارد عرصه شدند، در این عرصه، آقای هاشمی و احمدی‌نژاد حائز بیشترین آرا شدند، با توجه به شعارهای دینی و انقلابی و اسلامی که احمدی‌نژاد داد، رایی که مردم به او دادند، در واقع "نه‌ای" بود که به جریان حاکم گفتند. وی با اشاره به شبهاتی که پیرامون انتخابات نهم مطرح شد، گفت: خیلی از نهادها متهم شدند، کروبی اعلام کرد یک ساعت خواب به من آسیب رساند، از سوی دیگرشورای نگهبان تحت فشار قرار گرفت، ولی فاصله آرا به حدی بود که هرچه تلاش کردند، امکان جلوگیری نبود. وقتی احمدی‌نژاد آمد و تلاش کرد با جریان زر و زور و تزویر مقابله کند، توفیقاتی هم به دست آورد ولی برای دولت او آن‌قدر مسئله ساختند که متوقفش کنند. *انتخابات دهم و موسوی معاون اسبق امور مجلس و استان‌های صدا و سیما با اشاره به فضای انتخابات بیان کرد: درانتخابات دهم اشخاصی که آمدند، کاندیدا شدند حرف اساسی آنها این بود که به ولایت فقیه، قانون اساسی و مبانی اسلامی و دینی پایبندیم وبا جریان سلطه اعم از رژیم صهیونیستی و آمریکا میانه ای نداریم. وی افزود: بعد از مدت کوتاهی مسیر عوض شد و موسوی تمام پل های پشت سر خود را خراب کرد. در حدی که ترجیح داد حرفی نزند که آمریکا ورژیم صهیونیستی بدشان بیاید اما اگرنیروهای انقلاب از حرف هایش آسیب دیدند، اشکال ندارد. بنابراین برخلاف قوانین کشور قبل از اتمام انتخابات خود را رییس جمهوراعلام کرد البته از درون حاکمیت هم به او اطلاعات غلط دادند. *80 درصد فتنه گرانی که بازداشت شدند، از یک سال قبل انتخابات به سفارت انگلیس وابسته بودند وزیر اسبق کشوردر بخشی دیگر از این مصاحبه به بررسی حوادث پس از انتخابات پرداخت و گفت: موسوی بعد از برگزاری انتخابات دستور حمله به جان ومال و ناموس مردم و دستگاه‌های اجرایی را صادرکرد، به‌طوری که تعدادی از حزب اللهی ها و بسیجیان به شهادت رسیدند. وی افزود: آقایان به دنبال پروژه هفتادو دو تن سازی از کشته‌ها بودند که به نتیجه نرسید و بر سر قبری که مرده ای درآن نبود، گریه می کردند. بنابراین فاصله موسوی با انقلاب زیاد شد. البته از کروبی توقع نداشتم که از طریق یکی از اعضای اعتماد ملی به او پیغام دادم، منابع شما ضد انقلاب هستند، منابع خود را عوض کنید. به هرحال، نتیجه این شد که این فتنه که طراحان و مولدانش انگلیسی ها بودند، اتفاق افتاد. آنان می خواستند بدین وسیله جامعه را با معضل مواجه کنند. تقریبا یک سال قبل از برگزاری انتخابات، 80 درصد کسانی که دستگیر شدند، به سفارت انگلیس وابسته بودند. *انگار بیانیه 13 آبان فتنه گران را سازمان سیا نوشته است کردان به اقدامات جریان فتنه پس از نمازجمعه تاریخی رهبر معظم انقلاب اشاره و تاکید کرد: بعد از نمازجمعه رهبر انقلاب، بخش اعظمی از کسانی که به موسوی رای داده و صالح و متدین بودند، در این مقطع از وی فاصله گرفتند. وی درخصوص اقدامات فتنه گران در راهپیمایی روز قدس خاطرنشان کرد: موسوی با همه تبلیغاتی که برای روز قدس کرد، جمعیتی که آورد کم تر از جمعیت شهرهای با جمعیت درجه پنج و شش ما بود. کردان با اشاره به صدور بیانیه فتنه گران برای روز 13 آبان گفت: برای 13 آبان بیانیه دادند اما انگار این بیانیه را سازمان سیا با ادبیاتی نوشته است که نکند به آمریکا و رژیم صهیونیستی بر بخورد اما اگر به خط امام بربخورد، اشکالی ندارد. *وابستگان سران فتنه در دستگاه‌های دولتی وی در خصوص علت عدم ورود نخبگان جامعه برای پایان دادن به فتنه پس از انتخابات تصریح کرد: برخی از نخبگان خود مولد فتنه بودند، وقتی خودشان عامل تولید فتنه بودند، امکان ندارد جلوی این کار را بگیرند. کردان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا دولت در چهار سال گذشته یک چتر فراگیر برای استفاده از نخبگان حامی انقلاب ایجاد نکرد، اظهار داشت: موانعی بر سر این راه وجود داشت. همین آقای عطریانفر در حوزه نفت خدمت می کرد، عین این مطلب را گفت که ما اجازه نمی دهیم احمدی‌نژاد در حوزه نفت کار مارک‌داری انجام دهد، در سیستم بانکی هم چنین سندی وجود دارد. فردی که نامش را نمی برم، گفت اجازه نمی دهیم سیستم بانکی تبدیل به اسب رامی برای احمدی‌نژاد شود. *احمدی‌نژاد و نیروهای جوان وی با تاکید بر ایده رهبر معظم انقلاب در استفاده از نسل جوان در مدیریت کشور خاطر نشان کرد: درسال های اخیر ایده رهبر معظم انقلاب استفاده از نسل جوان در تمام دستگاه‌ها بود، چه مستقیم و چه غیرمستقیم این تئوری را اجرا کردند، به‌نوعی رهبر معظم انقلاب تاکید کردند، در جامعه روحانیت نسل جوان را وارد کنید. در جامعه مدرسین و محققین حوزه علمیه قم هم نسل جوان وارد شد. سازمان تبلیغات اسلامی را هدایت فرمودند تا نسل جوان‌تری وارد عرصه شود، اداره شورای مدیریت حوزه علمیه قم را به آقای بوشهری مجتهد مبرز جوان دادند. در صداو سیما انتصابات بعد از لاریجانی نشان ازگرایش به سمت جوانان بود. وزیر اسبق کشور با اشاره به تبعیت رییس جمهور از رهبر معظم انقلاب در استفاده از نسل جوان در مدیریت کشوراظهار داشت: آقای احمدی‌نژاد هم در تبعیت از رهبرمعظم انقلاب از نسل جوان در مدیریت استفاده کرد. اگر نسل سوم انقلاب الان تمرین مدیریت نکند، انقلاب دچار آشفتگی می شود. انتصاب نیروهای توانمندی که در گذشته هیچ اعتباری برای آنها قائل نبودند، از جمله سیاست‌های این دولت بود. دولت نهم این حلقه‌های بسته را به هم زد، حتی اگر 20 تا 30 درصدهم این مدیریت مفید نباشد و 70 درصد جواب بدهد، ارزشمند است. *صحنه گردان و پشت پرده بحران های پس از انتخابات خاتمی بود وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه میاندارارن و صحنه گردانان فتنه پس از انتخابات چه کسانی بودند، بیان کرد: آقای خاتمی صحنه گردان و پشت پرده این حوادث بود. کردان در پاسخ به سوالی مبنی براینکه با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب که زیرسوال برندگان انتخابات را مجرم خواندند، آیا قوه قضاییه نباید با این افراد برخورد کند، خاطرنشان کرد: پرونده های قضایی پرونده هایی نیستند که بتوان بدون وقوف بر پرونده اظهار نظر کرد. برای اظهار نظر در پرونده قضایی باید کاملا به مفاد پرونده مسلط شد. سوالی که برای من مطرح است، اینکه در دوره آقای هاشمی شاهرودی همین پرونده ها با همین خصوصیات با تاکید بر قانون و مجازات فتنه گران، پخش می شد و مردم در جریان قرار می گرفتند، با انتصاب آقای لاریجانی، وی با استناد به قانون و با تاکید بر اینکه با دانه درشت ها برخورد شود، قانون را سرلوحه اجرای عدالت خواندند و گفتند در این راه از چیزی فروگذار نخواهم کرد اما با این وجود مسیر تغییر کرد. باا ین حال، باید مشخص شود آیا رفتار دوران آقای هاشمی شاهرودی قانونی بود یا رفتاری که دردوره آقای لاریجانی صورت می گیرد؟ * ناطق نوری درانتخابات دوره نهم به دنبال وحدت اصولگرایان حول فرد دیگری جز احمدی‌نژاد بود کردان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه به چه دلیل فردی مانند ناطق نوری که خود از بانیان جریان اصولگرایی بودند، در این انتخابات نه تنها از گزینه اصولگرایان حمایت نکرد بلکه از رقیب هم حمایت کرد، گفت: آقای ناطق جزء کسانی بود که پس از انحلال حزب جمهوری نقش بالایی در دفاع از تشکیلات انقلاب ایفا کرد ولی در دوره نهم که وی به عنوان لیدر به دنبال این بود که کاندیداها را به وحدت برساند، اتفاقاتی روی داد. وی افزود: درعین حال که آقای احمدی‌نژاد درجلسات مکرر آنها در دفتر ناطق و جاهای دیگر شرکت می کرد، متوجه شد هدف آقای ناطق این است از این مجموعه فرد خاصی را دربیاورد، بنابراین آقای احمدی‌نژاد از این مجموعه بیرون آمد. *دلیل عدم قبول مسوولیت در دولت کردان در خصوص اینکه مسئولیت فعلی اش در دولت چیست، تصریح کرد: در حال حاضر تنها کارمند صداو سیما مامور به خدمت در ریاست جمهوری هستم. در این جا هم به عنوان کارشناس انجام وظیفه می کنم، نظراتم را الان برای آقای مشایی و در گذشته به آقای شیخ الاسلام می دادم تا به رییس جمهور بدهند. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ارجاعاتی که در دولت به شما می شود، از چه جنسی است، اظهار داشت: ارجاعات کاملا اداری است ارجاع خاصی نیست. وزیر اسبق کشور در خصوص پیشنهاداتی که به وی شده است، گفت :هیچ پیشنهادی به من نشده و فقط بحث معاونت راهبردی را رسانه ها پررنگ کردند، تصورشان این بود من تنها کاندیدا هستم، در حالی که کاندیداهای دیگری هم مطرح بودند، از آقای رییس جمهور عذرخواهی کردم احساسم این بود که دوستان بهتر از من اداره می کنند، وضعیت جسمی من هم مطرح بود، پزشک به من جواز کارهای سنگین را نداده است.

کردان و عذاب وجدان برخی سیاسیون و رسانه‌ها

یاسر مرادی

روز گذشته خبری که این روزها احتمال شنیدن آن دور از ذهن نبود، بالاخره منتشر شد: "علی کردان دار فانی را وداع گفت". موضوعی که ذهن نگارنده را به خود مشغول کرد، این بود که رسانه‌ها و جرایدی که در این مدت بی‌رحمانه کردان را مورد هجمه قرار داده بودند و یا به عبارت بهتر روند مرگ جسمی وی را تسریع بخشیدند، چگونه با این خبر مواجهه خواهند کرد. واقعیت این است که مرگ روحی کردان ماه‌ها قبل رخ داده بود و آنچه در این مدت شاهد آن بودیم، تنها مرگ جسمی وی بود که روندی شتابان به خود گرفت. نکته جالبی که از کنکاش فوق حاصل شد چیزی نبود جز آنچه گمان آن می رفت و آن این که "ما ایرانی‌ها مرده پرستیم". تحقیقا تمامی رسانه‌های الکترونیک و جراید امروز صبح با نحوه پرداخت خود به خبر فوت کردان به نوعی ضمن نشان دادن شوک خود از این اتفاق، سعی در تصحیح افکار عمومی در این زمینه داشتند. این مساله در کامنت‌هایی که در سایت‌های پربیننده خبری گذاشته می‌شود، با سهولت بیشتری قابل مشاهده بود. آری همکاران رسانه‌ای ما و سیاسیون در آزمون برخورد با مساله کردان باختند. نگارنده این یادداشت به هیچ وجه قصد تبرئه و حمایت از مرحوم کردان و اقدام وی را ندارد و در زمان وزارت وی نیز انتقادات جدی را متوجه ایشان می‌دانست اما آنچه مسلم است اینکه اشتباه کردان نهایتا در حد تلاش برای کسب مدرکی بود که مقدمات آن را نگذرانده بود و شاید استحقاق آن را نداشت که خود نیز به این مساله اذعان و طی نامه‌ای رسمی به مجلس از آن عذرخواهی کرد ولی ما رسانه‌ها به کمک خوراکی که سیاسیون برای ما فراهم ‌کردند، چه بر سر این فرد آوردیم. ما نه تنها مرزهای اخلاقی را یکی پس از دیگری در این ماجرا دریدیم بلکه با شخصی و حتی خانوادگی کردن این مساله کاری‌کردیم که کردان در آخرین سخنان دفاعیه خود در مجلس به خوبی از آن پرده برداشت و درخصوص آزار و اذیتی که به خانواده وی روا داشته شده، از سیاسیون و رسانه‌ها گله کرد. عبارت "سیاست پدر و مادر نمی‌شناسد" در عالم سیاست بسیار مصطلح است اما در کشور ما که معتقد به مردم سالاری دینی و حکومت اسلامی هستیم، نباید اینچنین باشد که به خاطر بازی‌های سیاسی و به بهانه اشتباه شخصی چهره‌ای که 30 سال مخلصانه به نظام خدمت کرده، همه چیز وی را زیر سوال ببریم و او را از زندگی ساقط کنیم. قطعا این حق قانونی مجلس بود که رای اعتماد خود به کردان را پس بگیرد اما مسائلی که درباره زندگی شخصی وی در مطبوعات و جراید و فضای سیاسی کشور مطرح شد چه وجوبی داشت که مطرح شوند؛ امری که متاسفانه پس از برکناری کردان از وزارت کشور نیز ادامه یافت و تا این اواخر نیز شاهد آن بودیم. اخباری که نشان می‌داد مخالفت‌ها با کردان نه به خاطر برکناری وی از وزارت کشور بلکه بدلیل مشکلات شخصی با وی بود. آری دوستان رسانه‌ای بدانید که بیماری کردان درحدی نبود که به این زودی وی را از پا درآورد اما پس از جلسه استیضاح، روند پیشرفت بیماری وی شدیدا سرعت گرفت. این مرقومه را با خاطره‌ای از آن مرحوم که در آخرین روزهای زندگی وی رخ داد، به پایان می‌برم. چندهفته پیش روز جمعه از دفتر ایشان برای انجام مصاحبه تماس گرفتند و بنده هم این موضوع را منوط به بررسی‌های اولیه کردم اما دفتر ایشان بر انجام هر چه سریعتر این مصاحبه تاکید داشت. هرچند نتوانستم در این مصاحبه حضور یابم اما سرانجام این مصاحبه روز یکشنبه 10 آبان طی سه ساعت و نیم انجام و با عنوان "آنهایی که با انقلاب بودند، آنهایی که با انقلاب ماندند"، منتشر شد که حرف‌های ناگفته کردان از خیلی از مسایل سیاسی 30 ساله کشور و به اعتقاد بنده و وصیت نامه سیاسی وی بود. زمانی که مصاحبه منتشر شد و خواستیم به ایشان اطلاع دهیم مطلع شدیم که در بیمارستان بستری شده و حال وی وخیم است .گویی این مسایل قبل از مرگ بر سینه کردان سنگینی می‌کرد و می‌خواست سخنانش را با خود به دیار باقی نبرد. حال ما رسانه‌ها و سیاسیون ماندیم و عذاب وجدانی که برایمان باقی ماند، و باید دید که آیا از این ماجرا درس می‌گیریم یا این که کردان‌های دیگری خواهیم ساخت و...

مصاحبه ناتمام

به گزارش دولت بهار، همان گونه که یاسر مرادی گفته ، قرار بود مصاحبه در جلسات آتی ادامه یابد که با مرگ کردان انجام نشد، اما نکته مهم تری نیز هست که یک منبع آگاه به دولت بهار گفت. وی گفت نه تنها بخش دوم مصاحبه که آماده انتشار و به اذعان یاسر مرادی، "در حال تکمیل" بود، هرگز منتشر نشد، بلکه فایل صوتی و متن پیاده شده نیز توسط یک فرد از ایرنا خارج شد و هرگز برگردانده نشد. در این مصاحبه اسرارآمیز، کردان بخشی از حرفهایش را زد و پشت پرده بسیاری از وقایع تاریخ انقلاب و چهره واقعی برخی افراد را برملا ساخت اما هرگز موفق به انتشار آن نشد و پیش از انتشار بخش اصلی آن با مرگی اسرارآمیز دار فانی را وداع گفت، ضمن آن که بخش نخست مصاحبه نیز اکنون در آرشیو ایرنا یافت نمی شود...