شهید بهشتی: با همسر بنی صدر که دعوا نداریم
پنجشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۶ ق.ظ
دولت بهار: دکتر عبدالرضا داوری در صفحه فیسبوک خود خاطره ای درباره شهید بهشتی نوشت. |
داوری نوشت: پدرم مرحوم عبدالجواد داوری عضو حزب جمهوری اسلامی بود. روز تشییع شهدای انفجار حزب ، مردم شعار می دادند که : امریکا در چه فکریه ایران پر از بهشتیه. خاطرم هست پدرم با شنیدن این شعار سکوت می کرد و با جمعیت همراهی نمی کرد از او پرسیدم چرا این شعار را تکرار نمی کنی با لحنی تلخ گفت : این شعار دروغ است.بهشتی یگانه بود و نمونه نداشت مگر میتوانم شعار بدهم که ایران پر از بهشتیه! خاطره زیر که از آیت الله موسوی اردبیلی نقل شده را که چندسال پیش خواندم دریافتم که چرا ایران پر از بهشتی نیست! شما هم بخوانید: آیتالله موسوىاردبیلى که آن روزها مسئولیت دادستانى کل کشور را داشته چنین گفت: «وقتى بنىصدر از ایران فرار کرد، یکى دو روز بعد همسر بنىصدر را با سودابه سدیفى دستگیر کردند. آقاى بهشتى غضبناک به من زنگ زدند و گفتند: آقاى موسوى اردبیلی، مىدانى همسر بنىصدر دستگیر شده؟ آن لحظهاى که شنیدم مىخواستم فرمان آزادیش را بدهم ولى چون این در اختیارات دادستان کل بود بهتر دیدم که این کار به دست شما انجام شود. گفتم: چرا آزادش کنیم؟ حالا ببینیم چه گناهى کرده. ایشان با عتاب گفتند: آقاى موسوى تو مىدانى که ما با همسر بنىصدر هیچ مشکلى نداریم و زن بنىصدر هیچ تخلف سیاسى مرتکب نشده است.ما حق نداریم یک زن را تسلیم کنیم، در حالی که هیچ تقصیری ندارد الا اینکه زن بنیصدر است و شوهرش به خاطر خیانت به کشور تحت تعقیب است. بنابراین هر یک ثانیهاى که او بماند گناهش بر گردن جمهورى اسلامى ایران است. گفتم اگر او را آزاد کنیم فردا همه نهادها و گروهها سندهایى مىآورند که مثلا مشکل داشته است. ایشان با تندى گفتند: ما قصاص قبل از جنایت بکنیم؟ پیشداورى بکنیم. به حکم تصورات خودمان به آدمى ظلم کنیم؟ با تو موافق نیستم بعد گفتند: با وجود اینکه خلاف است و من نباید در مسئولیت شما دخالت کنم اما چون شاهد یک ظلم آشکار هستم، نمىتوانم ساکت باشم. راسا و با اختیارات رئیس دیوان عالى کشور او را آزاد مىکنم. از اینکه در کار شما دخالت مىکنم عذر مىخواهم. ولى این کار را به مسئولیت خودم انجام مىدهم.» شهید بهشتی در شرایطی ملاحظه حقوق شهروندی همسر بنی صدر را کرد که ابوالحسن بنی صدر و رسانه های نزدیک به او بیش از یکسال شهید بهشتی را مورد اتهام زنی و لجن پراکنی قرار داده بود تا آنجاکه پس از شهادت او ، امام خمینی فرمودند: مساله دردناکتر از شهادت بهشتی ، مظلومیت او بود. به عنوان نمونه شعارهای تجمع 14 اسفند 59 هواداران بنی صدر در دانشگاه تهران را ملاحظه کنید:
چوب، چماق، شکنجه دیگر اثر ندارد حزب چماق بدستان در پیشگاه ملت ، افشا باید گردد چوب، چماق، شکنجه، دیگر اثر ندارد مسلمان به پا خیز، حزب شده رستاخیز نصر من الله و فتح قریب، مرگ بر این حزب مردم فریب چماقدار، چماقدار مرگت فرا رسیده کیش، کیش، چماقدار مرگ بر بهشتی سردسته چماقداران بهشتی بنیصدر، بنیصدر حکم جهادم بده ما پیرو قرآنیم، ما حزب ( جمهوری اسلامی ) نمیخواهیم . |
۹۲/۰۷/۰۴