به خدا ما بزرگترین خطر از صدر اسلام نبودیم...
اگر کسی ذرهای به آخرت و حساب و کتاب اعتقاد داشته باشد باید از وجدان خود بپرسد: «این همه حرف و پیشبینی و تهمت بر اساس کار نکرده چه شد و به کجا رسید؟!» مردم و مخاطبان رسانهها هم حتما از خودشان میپرسند: «عدهای اینقدر از قبل از انتخابات از وقوع فتنههای فلان و بهمان حرف میزدند، پس چه شد؟!» یا اینکه «اینها چقدر باهوشند که هر چه پیشبینی میکنند، برعکسش اتفاق میافتد!»
احمد شریعت در وبلاگ «عدالتخواه» در یادداشتی با عنوان «به خدا ما بزرگترین خطر نبودیم...» درباره برخی افراد و رسانه ها با احمدی نژاد قبل و بعد از برگزاری انتخابات 24 خرداد نوشت:
این روزها خیلیها از احمدی نژاد به نیکی یاد میکنند، و برخی از آنها همان کسانی هستند که تا یک ماه قبل از انتخابات او را محور بزرگترین خطر برای انتخابات و جمهوری اسلامی معرفی میکردند، مدام در خبرگزاریهای خودشان از دستورات مخفی لیدرجریان مخوف انحرافی خبر میدادند که گفته برای بهم ریختن کشور باید چنین کرد و چنان کرد، حتی صدا و سیما در بخش خبری خود با نشان دادن احمدی نژاد اعلام کرد که احتمال دارد بعضیها(!) با ردصلاحیت کاندید اصلی خود، انتخابات را برگزار نکنند! یکی دو روز پس از شروع ثبت نام نامزدها هم بطور کنایهآمیزی در یک گزارش خبری مطرح کرد که «باید دید بعضیها(!) حاضرند برای به وجود نیامدن التهابات و حاشیهها، در انتخابات با کاندید اصلی خود ثبت نام کنند یا خیر؟!»
اما حالا که مشایی ردصلاحیت، انتخابات در کمال سلامت برگزار و احمدی نژاد هم هیچ مشکلی برای آنها به وجود نیاورد، یک سوال مطرح میشود: بالاخره تکلیف این همه اتهامات (به ویژه ضد امنیتی) که هر و هر شب نثار دکتر احمدی نژاد، مشایی و حامیان مردمی و رسانهای آنها شد چه میشود؟!
هر چند برخی طیفها اصولا هیچ وقت اشتباه نمیکنند، رسانههای قالیباف همیشه از یک کسی طلبکار هستند و امثال حسین شریعتمداری هم از واژهای به نام "وجدان" کاملا مبرا، اما اگر کسی ذرهای به آخرت و حساب و کتاب اعتقاد داشته باشد باید از وجدان خود بپرسد: «این همه حرف و پیشبینی و تهمت بر اساس کار نکرده چه شد و به کجا رسید؟!» مردم و مخاطبان رسانهها هم حتما از خودشان میپرسند: «عدهای اینقدر از قبل از انتخابات از وقوع فتنههای فلان و بهمان حرف میزدند، پس چه شد؟!» یا اینکه «اینها چقدر باهوشند که هر چه پیشبینی میکنند، برعکسش اتفاق میافتد! سال 88 هشداری از فتنه نبود و آن گونه شد، سال 92 این همه حرف از فتنه زدند و هیچ نشد!» و...
از همه بدتر، متاسفانه باید گفت همین "فضاسازیهای سیاسی" که بر اساس "دروغ، حدس و گمان و تهمت" بنا شد، منجر به تخریب شدید دکتر احمدی نژاد، مهندس مشایی و هر کسی شد که به حمایت از آنها چیزی میگفت یا قلمی به دست میگرفت. جوانفکر راهی اوین شد، با وبلاگنویسان برخوردهای سختی صورت گرفت، دهها رسانه فیلتر شدند، پروندهها تشکیل شد و.. و آخرش نه فتنهای بود و نه چیزی! سرانجام احمدی نژاد در مصاحبه با RT، بجای اینکه مانند یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری، سفره دلش را برای رسانههای بیگانه باز کند گفت: «ما از قانون تبعیت کردیم».
کاری به آخرت و صراط و حق خیلیها ندارم که خدا عادل است و در دستگاه خدا "فضاسازی سیاسی و رسانهای" بر علیه مدعی استفاده میشود؛ اما بالاخره نباید روشن شود وقتی زندگی مسلمانان زیادی تحت تاثیر قرار گرفت و از بسیاری از حقوقشان محروم شدند، نتیجه چه شد؟!
آیا به راستی احمدی نژاد و حامیانش از بزرگترین خطرات امنیتی بودند و مستحق این برخوردها؟! آیا آنها یک تهدید علیه امنیت ملی بودند؟! آقایان! به خدا ما بزرگترین خطر از صدر اسلام نبودیم...