می گفتند اسلام را رها کن، ببین کارشناسان چه می گویند!
کار کارشناسی، برنامه محوری، تحولگرایی، جوانگرایی، قانونگرایی، مردم محوری و خدمت به مردم از مهمترین ویژگیهای خدمتگزاران مردم در دولتهای نهم و دهم است که نمود عینی پیدا کرد، اما تلخند ماجرا آنجایی بود که از مجرای همین نقاط مثبت و پررنگ بیشترین حملات و هجمهها علیه دولت صورت گرفت.
شبکه ایران / دولت بیقانون، بدون اعتقاد به کار کارشناسی، عقب مانده، متحجر و... از جمله صفتهایی بود که بیانصافان و مخالفان با اتکا به آن دولت را وصف میکردند. هر چه دولت بیشتر برنامه ارائه کرده بیشتر به بیبرنامگی متهم شد، هر چه بیشتر قانون را اجرایی کرد بیشتر متهم به بیقانونی شد و هر چه بیشتر در ورای پیشرفت و کار و تعالی قدم نهاد بیشتر به تحجر و عقب ماندگی متهم شد. اگر اسم سهمیهبندی بنزین، اجرایی کردن هدفمندی یارانهها (که سالها هیچ رئیسجمهوری جرأت انجام آن را نداشت) طرح تحول اقتصادی، سفرهای استانی، هشدار درباره خطر تحدید نسل و دهها نمونه وافر دیگر را کار کارشناسی و کار به واسطه عقبه فکری کلان نگذاریم پس باید اسم چه کار و اقدامی را کار با عقبه فکری و کارشناسی بنامیم؟! روزنامه ایران در بخشهای قبل از سلسله گزارشهای بررسی شاخصههای گفتمانی دولت احمدینژاد به خصوصیاتی چون عدالت، ساده زیستی، مهدویت، احیاگری ارزشها، عزتمداری جهانی، مردمی بودن، تلاش و پرکاری، روحیه تحولگرایی و اصلاح حقیقی، مهرورزی، مبارزه با فساد، هویت ملی، کرامت انسانی، آزادی، مدیریت مشترک جهانی، توحید، استقامت و پایداری، تعالی و پیشرفت و اعتماد به نفس پرداخته است. در قسمت نوزدهم به ویژگیای پرداخته شده که از ناحیه آن بیشترین حملات و تخریبها متوجه دولت شد. یعنی تصمیمات و کار کارشناسی.
عقبه کارشناسی نداشتن را به هیچ وجه تایید نمیکنم مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان نمونه و نمایندگان تشکلهای مختلف دانشجویی در سال 85 در پاسخ به منتقدان و مخالفان دولت احمدینژاد که آن را به اعتقاد نداشتن به کار کارشناسی متهم میکنند، میفرمایند: «نکته دیگری که من در خلال اظهارات شما دوستان دیدم، این است که گویا این گونه تصور میشود که عقبه کارشناسی دولت نهم، عقبه ضعیفی است یا اصلاً چنین عقبهای وجود ندارد! من هر روز حدود شاید 17-16 تا روزنامه را با گرایشهای مختلف از جریانهای مختلف کشور مرور میکنم و میبینم. این، عیناً یکی از همان نقاطی است که جریانهای مخالف با این دولت مورد تاکیدشان است. ما تصور میکردیم که این گونه اظهارات و شایعهپراکنیها خیلی تاثیر ندارد، اما حالا میبینیم نه، بیتاثیر هم نبوده است! یعنی شما که دانشجو و جزو قشر زبده و نخبه هستید، واقعاً تصور میکنید که دولت، عقبه کارشناسی ندارد! نمیشود چنین قضاوتی بکنید. این طور نیست.
یا مثلاً در اظهارات شما بود که: تغییراتی که در دولت انجام میگیرد، تا آن اعماق بدنه اجرایی، تغییر ایجاد میشود! این گونه نیست. خب، دولتهای متعدد و پی درپیای با من سر و کار داشتهاند و من با آنها کار کردهام، نوع کارشان، نوع تحرکشان، نوع اقدامهایشان و تعویضهایشان را دیدهام، این ایرادی که تقریباً یکی از سرلوحههای مخالفان- حالا مخالفان مذاقی، سیاسی و هر چه هست- با این دولت هست و مطرح میکنند، من به هیچ وجه تایید نمیکنم؛ این طوری نیست. البته تغییر و تبدیلهایی در همه دولتها شده است؛ در بعضی دولتها بیشتر و در بعضی کمتر و این دولت نهم جزو آن بیشترها نیست. از این تغییرات وسیعتر و عمیقتر فراوان داشتیم.
این شایعات روزنامهای و اینها را خیلی ترتیب اثر ندهید.» معظم له همچنین در دیدار با رئیس جمهور و اعضای هیات دولت در شهریورماه سال 85 در این خصوص تاکید میکنند: «من بارها در دولتهای قبل و شاید با بعضی از شما دوستان هم در جلسات خصوصی و غیرخصوصی گفتهام که گاهی کارشناسیهای مغرضانه، پوست خربزه زیر پای مسئولان است. به عنوان یک کارشناس یک کاغذ را روی میز انسان میلغزانند و این میشود یک سندی که آدم باید دنبالش برود؛ اما آدم نمیفهمد از کجا آمده است. من از این قبیل دیدهام. اما این یک روی قضیه است؛ روی دیگر قضیه این است که همه به کار کارشناسی احتیاج داریم. کار بدون کارشناسی، ابتر و عقیم و خنثی خواهد بود. این حرف موجب نشود که ما به کار کارشناسی بیاعتنایی کنیم. کارشناسان صادق و خوب در دستگاهها و مجموعه ظرفیت عظیم انسانی کشور هستند؛ حتماً از نظر کارشناسی این افراد صادق و مومن استفاده کنید. کار بدون کارشناسی نباید انجام بگیرد.»
حرفهای مخالفان شما را جدی نمیگیرم امام خامنهای درست یک سال بعد از دیدار هیات دولت در سال 85، این بار و در دیدار هیات دولت در سال 86 باز هم به این برچسب مخالفان دولت میپردازد و خاطرنشان میکند: «سفارش دوم مسأله تقویت کارشناسی است. من حرفهایی را که مخالفان شما و منتقدان باانصاف و بیانصاف شما در زمینه کارشناسی نشده بودن کارهای دولت ذکر میکنند، هیچ جدی نمیگیرم و آنها ملاک قضاوت من نیست؛ چون میبینم که یک جاهایی کارهای کارشناسی بسیار خوبی هم انجام میگیرد؛ اما میخواهم تاکید کنم بر این که کار کارشناسی را حقیقتاً جدی بگیرید؛ بهخصوص در کارهای مبنایی و بنیانی، مثل مسأله برنامهریزی و بودجهنویسی یا مسأله شوراها و امثال اینها؛ اینها کارهای بنیانی و ماندگار است؛ یعنی باید بماند. اگر کار کارشناسی عمیق، دقیق، همهجانبه متبحرانهای انجام گرفت، این کار ماندگار خواهد شد؛ والا اگر چنانچه گوشه کارشناسیاش سائیده بود، زحمات شما به هدر خواهد رفت.
اولاً خود شماها ممکن است در آینده به اشتباهاتی که اتفاق میافتد، واقف بشوید و بعضی اشتباهات دیگر قابل جبران نیست؛ دیگر این که کسانی که بعد از شما میآیند و آیندگان- شما که فقط برای همین دوره دولت خودتان این کارها را انجام نمیدهید، شما میخواهید این کارها در ساختار تشکیلاتی دستگاه کشور باقی بماند- آنها را جدی نخواهند گرفت؛ برخلاف آن وقتی که کار کارشناسی دقیق شده باشد. بالاخره در پایهها، کوچکترین اشتباه در محاسبه، خطرات بزرگ درست میکند. فونداسیون یک ساختمان با دیواری که بین دو اتاق کشیده میشود، فرق میکند؛ آنجا محاسبات باید خیلی دقیق و کارشناسی باشد تا بنا باقی بماند و دچار مشکل نشود.»
نظر کارشناسی مخالف به معنای ضدولایت بودن نیست به گزارش ایران ایشان همچنین در دیدار دانشجویان در سال گذشته با اشاره به بحثهایی که در حوزه نظرات کارشناسی و ارتباط آنها با دیدگاه رهبری میشود، تصریح میکنند: «گفته شد که بعضیها نظرات کارشناسی میدهند، با نظر رهبری مخالف است، میگویند آقا این ضد ولایت است. من به شما عرض بکنم؛ هیچ نظر کارشناسیای که مخالف با نظر این حقیر باشد، مخالفت با ولایت نیست؛ دیگر از این واضحتر؟! نظر کارشناسی، نظر کارشناسی است. کار کارشناسی، کار علمی، کار دقیق به هر نتیجهای که برسد، آن نتیجه برای کسی که آن کار علمی را قبول دارد، معتبر است؛ به هیچ وجه مخالفت با ولایت فقیه و نظام هم نیست.
البته گاهی اوقات میشود که این حقیر خودش در یک زمینهای کارشناس است؛ بالاخره ما هم در یک بخشهایی یک مختصر کارشناسیای داریم؛ این نظر کارشناسی ممکن است در مقابل یک نظر کارشناسی دیگر قرار بگیرد؛ خیلی خب، دو تا نظر است دیگر؛ کسانی که میخواهند انتخاب کنند، انتخاب کنند. در زمینههای فرهنگی، در زمینههای آموزشی، در بخشهای مخصوصی، بالاخره ما یک مختصری سررشته داریم، یک قدری کار کردیم؛ این میشود نظر کارشناسی. به هر حال هیچ گاه اعلام نظر کارشناسی و نظر علمی، معارضه و مبارزه و مخالفت و اعلام جدایی از رهبری و ولایت و این حرفها به حساب نمیآید و نباید بیاید.»
مردم، مرجع تصمیمگیریهایمان بود محمود احمدینژاد، رئیس جمهور دولتهای نهم و دهم که همواره متهم به انجام کار بدون عقبه کارشناسی در دولتهایش بود، معتقد است دولت در همه تصمیمات، خود را به جای مردم میگذارد که این تصمیمات در زندگی مردم چه آثاری دارد و اگر آثار منفی داشته باشد، نباید این تصمیمات اتخاذ شود. ما نیامدیم مردم را له کنیم، بلکه به کمک مردم آمدیم تا سطح زندگی مردم بالاتر برود. وی در گفتوگوی زنده تلویزیونی خود در تیرماه گذشته تأکید میکند: «ما تا آنجا که توان داشتیم، سعی کردیم از حقوق مردم دفاع کنیم، البته این ادعا را نداریم که تماماً چنین شد. ممکن است کسی در لایهای تصمیم اشتباه بگیرد، اما نیت هیچکس در کابینه این نبود.»
عدم رعایت برنامهها و عقود اسلامی در بعضی بخشها دکتر احمدینژاد در دیدار با علما و روحانیون استان چهارمحال و بختیاری خاطرنشان میکند: «... مشکل برنامهریزی ما از ابتدا همین بود، و الا پیامبر عزیز اسلام وقتی وارد مدینه شدند، نخستین کاری که کردند چه بود؟ مسجد را ساختند. چون نگاه عوض میشود، بعد دائماً نگاه میکنیم، میبینیم هر چه جلوتر میرویم پیچیدهتر و دست و بالمان بستهتر میشود. من اهل گله و اینها نیستم. معمولاً دیگر خیلی شرایط جوری بشود که ببینم آسیبی به کشور وارد میشود، یک جمله بگویم. در بعضی قسمتها ما میبینیم بعضی عقود اسلامی رعایت نمیشود و آشکارا زیرپا گذاشته میشود، بعد من که مسئول همین کارها هستم، میآیم اعتراض میکنم، بعد بعضی دوستان حتی در لباس روحانی میآیند میگویند آقا اینها را کنار بگذار، ببین کارشناسان چه میگویند. میگوییم کارشناس یعنی چه؟ کارشناس باید به من بگوید که دستور اسلام چیست، نه اینکه محاسبات مادی دو دو تا چهار تای خودش را. این محاسبات مادی در یک مقطع کوچک ممکن است ذهن ما را قانع کند، اما وقتی روی هم در محیط اجتماعی جمع شد، یک اثر دیگری میگذارد. ما باید برگردیم. امروز هم مشکل همینجاست. ما با حجم وسیعی از افراد مواجهیم که ذهنهای آنها این طور شکل گرفته است. هر چه میخواهی به سمت احکام درست بچرخانی، میبرند آن طرفی عمل میکنند. بعدش هم جالب است میگویند اشکال از اینهایی است که میگویند دینی عمل کن. نه بابا اشکال از شماست که این عمل حاصل عمل شماست. عمل مادی همین میشود. البته باید اصلاح بشود و به فضل الهی اصلاح خواهد شد.»
مشکل اصلی برنامهریزی بعد از انقلاب اسلامی وی همچنین تأکید میکند: امروز ملت ایران و ملتهای دنیا به اسلام معتقدترند یا 30 سال قبل؟ با همه این ضعفهایی که هست. خیلی روشن است که امروز اعتقاد به اسلام ناب، چه در ایران چه در دنیای اسلام چه در جهان صدها برابر اول انقلاب است. آنها که این ایراد را مطرح میکنند، وقتی وارد اندیشه و عمل آنها میشویم میبینیم یک ذره پایشان را این طرف میگذارند، یعنی چه؟ یعنی وقتی به عمق حرفهایشان نگاه میکنیم، میبینیم تمام آن مبانی نظری دنیای مادی را در عمل پذیرفتهاند. وقتی میخواهند جامعه، اقتصاد و زندگی مردم را تحلیل کنند، همه دیدگاههای مادیون را پذیرفتهاند، اما یک مارک اسلام را بالای آن گذاشتهاند.عزیزان من!
مشکل اصلی برنامهریزی بعد از انقلاب ما همین نکته است؛ یعنی به جای اینکه برویم از نگاه الهی برنامهریزی فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را طراحی کنیم، رفتهاند همان مدل برنامهریزی دنیای مادی را گرفتهاند آوردهاند و میخواهند آن را به ضرب و زور در جامعه اسلامی جاری کنند. بعد میبینیم که فاصله و اختلاف درست میشود. یک عده میشوند قارونها یک عده هم میشوند فقرا. هر کاری میکنیم، سر و ته قضیه با همدیگر جور در نمیآید. طبیعی است که این نگاه بعد از بیست سی سال به جایی میرسد که صریحاً اعلام میکند آقا اصلاً حکومت دینی معنا ندارد. خب معلوم است شما عمل نکردید که ببینید معنا دارد یا ندارد.
همه تلاشهای دولت در چارچوب برنامهای جامع رئیس جمهور در مراسم نکوداشت هشت سال تلاش جهادی در تیرماه گذشته با تأکید بر اینکه تمام تلاشهای دولت در چارچوب یک برنامه معین صورت گرفته و هیچ اقدام پراکندهای نداشته است، تأکید میکند: دولت نهم و دهم از ابتدا، فعالیت خود را بر اساس یک نظر جامع، روش و برنامه عملیاتی آغاز کرد و در طول هشت سال گذشته حتی یک روز یا ساعت نبوده است که دولت نداند چه کاری میخواهد یا باید انجام دهد. دکتر احمدینژاد در تشریح دکترین و مبانی حرکت دولت طی 8 سال گذشته خاطرنشان می کند: معمول است که در نگاه به عملکرد دولت، تک تک کارها مورد بررسی قرار میگیرد و کمتر اتفاق افتاده که مبانی نظری و فکری در عملکرد 8 ساله بررسی شود.