دولت مردم

تلاش دولت در جهت ارتباط با مردم ، تلاش فوق العاده ی کاری که خوشبختانه در دولت مشاهده می شود؛این ها چیزهای خوبی است.***** دعوت به عدالت ، ساده زیستی ، دور بودن مسئولان از تجمل ؛ این ها خیلی چیزهای مهمی است . ***** در سال هایی که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز گفتمان انقلاب و ارزش های انقلاب و چیزهایی که امام به آن توصیه می کردند و ما آن ها را از انقلاب آموختیم ، خوشبختانه کاملا برجسته شده :ساده زیستی مسئولان ، استکبارستیزی ، افتخار به انقلابیگری . ***** در جمع بندی نقاط قوت و نقاط ضعف ، ترجیح را به نقاط قوت می دهیم. ***** در طول این چند سال در کشور کارهای وسیع عمرانی انجام گرفته به خصوص در مناطق دوردست ، در بخش های مختلف ؛ این ها واقعا کارهای مهمی است . ***** این پیشرفت هایی که در این چند سال در زمینه ی علم و فناوری صورت گرفته ، خیلی قابل توجه است .سخنان رهبر معظم انقلاب در سال پایانی ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد
کلمات کلیدی

هوالحق

 

 

مبتنی بر اندیشه ی توحیدی، برای رشد و تعالی و کمال بشر و جامعه ی بشری، باید «حاکمیت الله» تحقق یافته و ولایت الهی در همه ی مناسبات جامعه، جاری و  ساری گردد؛ این مهم در کلمه ی توحید، یعنی «لااله الاالله» نهفته است؛ نفی «طاغوت» و اثبات «الله» در همه ی ابعاد زندگی بشر!

از کلیدی ترین معارف اسلامی که جزء شاخص های اسلام ناب محمدی(ص) و اندیشه های امام راحل و امام امت است، نگرش توحیدی به عالم هستی است و این  همان وجه تمایز امام امت و اکثر مراجع و علما و اندیشمندان جامعه میباشد. چه بسیار اندکند کسانی که این نوع نگاه قرآنی و جهان بینی کامل الهی را واجدند! امام خمینی(س) بارها هدف از انقلاب اسلامی و نهضت اسلامی را «تشکیل حکومت عدل اسلامی» عنوان کرده و کلیات مراحل ایجاد آن و همچنین افق آینده ی  آن را تبیین فرمودند. خلف صالح ایشان نیز برای تحقق این آرمان بزرگ که آمال و آرزوی انبیا و اولیای خدا بوده و هست، حرکت را ادامه داده و با راهبری و تبیین دقیق کلیات و بسیاری  از جزئیات، فرآیند این حرکت عظیم به سوی افق روشن الهی آینده را به خوبی ادامه داده و می دهند. برای تحقق این آرمان بزرگ و الهی و مقدس، پنج گام و مرحله به عنوان فرآیند تحقق آن، مشخص شده است: 1- انقلاب اسلامی 2- تشکیل نظام اسلامی 3- تشکیل دولت اسلامی 4- ایجاد جامعه اسلامی 5- ایجاد دنیای اسلام این مراحل ما را به اسلام ناب محمدی(ص) کامل میرساند. اما مساله ی اساسی این است که چرا عمده ی رجال سیاسی و دولتمردان گذشته در طی این 30 سال انقلاب اسلامی، در صدد تبیین مبانی آن و حرکت در این  راستا نبوده و نیستند؟!! چرا تشکیل دولت اسلامی باید نزدیک به سه دهه به تاخیر افتد؟!! چرا اکثر علما و مراجع تقلید ، اندیشمندان حوزه و دانشگاه ، رجال سیاسی و احزاب و گروههای مدعی مختلف، تا به حال در مورد ماهیت، چرایی و چگونگی  دولت اسلامی و تشکیل آن سخن جدی به میان نیاورده اند؟!! پاسخ روشن است... از دوحالت خارج نیست؛ یا اعتقادی به آن ندارند که در این صورت باید نسبت خود را با اسلام ناب و ولایت و انقلاب اسلامی روشن کنند! و یا اصلا اطلاع و  فهم درستی از مساله ندارند که اگر چنین باشد، سی سال با عوامی خواص نما روبرو بوده ایم! 6 سال از شروع تشکیل دولت اسلامی می گذرد؛ اولا سخنی درمورد دولت اسلامی به عنوان مرحله سوم انقلاب اسلامی – مهم ترین مرحله و حساسترین آنها – و  تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی از سوی این افراد بیان نشده است! ثانیا: جریانات مختلف از چپ و راست و خصوصا جریان راست ! مخالفت های فراوانی با این حرکت عظیم انجام داده اند. ایجاد دولت اسلامی، یعنی تغییرات اساسی در روش و منش کارگزاران حکومتی در همه حوزه های اجرایی، تقنینی، قضایی و .... به عبارت دیگر ، کلیه ی ساختارها ، قواعد و قوانین و روشها و شیوه های مدیریتی طاغوتی باید کنار گذاشته شوند و بجای آن ها ساختار ها و قواعد و قوانین  اسلامی و الهی در ابعاد مختلف حکومتی جایگزین گردد. لازم به تذکر است که نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری ،از اصلی ترین و مهم ترین راه حلها برای تحقق دولت اسلامی است. از سال 1384 که به صورت جدی مساله تشکیل دولت اسلامی مطرح شد و با اقبال عمومی مواجه گشت، مخالفت ها نیز آشکار گردید. عده ای از علما و بزرگان خصوصا شخصیت های موجه جریان راست ، زبان به اعتراض گشودند که: «شعار دولت اسلامی بدین معناست که دولت های قبلی  اسلامی نبوده اند؟!» که البته این مساله با پاسخ های صریح امام امت روبرو گشت! اینجاست که به نظر می رسد این افراد یا انقلاب اسلامی و آرمانها را  نشناخته اند و یا اینکه راه ولایت و انقلاب اسلامی را قبول ندارند! تا جایی که برای مهار حرکت برای تشکیل دولت اسلامی و همچنین برای جلوگیری از برون رفت از وضع موجود ، مجلس هفتم را هدف قرار داده و عوامل خود  را با پشتیبانی های خاص وارد مجلس کردند. دولت نهم اولین گام موثر و استراتژیک را در این راستا و پس از استقرار، انحلال مغز تصمیم سازی و برنامه ریزی و بودجه ریزی یعنی «سازمان برنامه و بودجه»  و تغییر بنیادین در آن و تبدیل آن به نهادی در نهاد ریاست جمهوری تحت عنوان «نهاد برنامه ریزی و نظارت راهبردی» قرار داد که با مخالفت جریانهای  مختلف داخلی و خارجی مواجه شد! این سازمان با ساختاری غربی - که به دست امریکایی ها در رژیم گذشته طراحی شده بود و خروجی آن همان بود که استکبار داخلی و خارجی اراده می کرد- با  انحلال آن توسط دولت نهم مواجه شد که اعتراضات شدید جریانات مختلف از چپ و راست و جریانات خارجی بسیار قابل تامل است. دومین گام اساسی در راستای تشکیل دولت اسلامی، «طرح بزرگ تحول اقتصادی» است که در هفت بخش مهم باید صورت گیرد. بخش اول آن هدفمند کردن یارانه هاست که پس از مخالفتهای زیاد و اشکال تراشیهای بی اساس از سوی مجلس، با ازبین رفتن دوسال وقت ارزشمند امت،  شروع و با موفقیت اجرا شده و باعث روسیاهی جریانات پوسیده سیاسی اعم از چپ و راست و همچنین متحجرین علمی شد. البته سکوت خواص را از یاد نبرید!! دومین بخش از این طرح تحول، که قرار است دولت دهم از ابتدای سال 1390 شروع کند، اصلاح ساختار و نظام بانکی است. شاهد بودیم و هستیم که مجلس و  تشخیص مصلحت در این مورد چه کردند!!  برای جلوگیری از این حرکت اصلاحی بزرگ و تغییر نظام بانکی که مشکلات زیاد و اساسی برای کشور ایجاد کرده ، تا مرز دخل و تصرف و حتی تغییر قانون  اساسی نیز پیش رفتند!! قابل توجه کسانی که اندیشه حاکم بر دولت را تند روی میدانند و خود دم از اعتدال و میانه روی میزنند!! و باز البته سکوت خواص را از  یاد نبرید!! مساله اختلافات بین دولت و مجلس، مساله ی ساده ای نیست؛ بلکه فراتر از دعواهای سیاسی رایج یا اختلاف سلیقه هاست؛ این تنش ها و اختلافات به دلیل  تضاد اساسی در مبانی اعتقادی و جهان بینی آنهاست. «اسلام ناب و اسلام امریکایی!»  این اختلافات چیزی نیست جز مانع تراشی برای ایجاد دولت اسلامی! امام امت در سال 1384 فرمودند که سخت ترین مرحله از مراحل 5 گانه انقلاب اسلامی، مرحله ی سوم است؛ چرا که تحقق عدالت و گسترش آن و حاکمیت  شریعت الهی در این مرحله اتفاق می افتد و تاریخ اسلام به ما عبرت میدهد که هرگاه پرچم عدالت برافراشته شود، ناکثین ، مارقین و قاسطین در مقابل آن صف  آرایی خواهند کرد که نمونه های بارز آن را در این شش سال، بارها شاهد بودیم! فتنه ی 88 نمونه ی بارز صف آرایی تام آنها در مقابل انقلاب اسلامی بود!! مساله دیگر اینکه در این شش سال ، دولت نهم و دهم، در اوج غربت و تنهایی حرکت به سوی تشکیل دولت اسلامی را دنبال کرده و خواص اهل حق متاسفانه  با سکوت های معنادار و یا با بی بصیرتی عمیق، لطمات زیادی به این حرکت میمون زده اند! حتی حاضر نیستند کلمه دولت اسلامی را برزبان جاری کنند!! مساله دیگر که عمدا مورد تغافل قرار گرفته مفهوم اصلی دولت اسلامی است. دولت اسلامی نه به معنای قوه مجریه، بلکه به معنای کل محتوای حکومت  جمهوری اسلامی! است. یعنی همه ی نهادها و ارگانها و سازمانها ، اعم از قوای سه گانه، تشخیص مصلحت، شورای نگهبان و ... باید اساسا اسلامی شوند.البته این حرکت بزرگی است  که تنها با ایمانهای راسخ و توکل به خدا و تهذیب نفس و تقوا و تولید علم امکان تحقق دارد. البته مخالفان دولت اسلامی خصوصا جریان راست این مهم را میدانند! مجلس شورای اسلامی میداند که دولت اسلامی یعنی مجلسی واقعا اسلامی! که اگر  محقق شود دیگر جایی برای یکه تازی ها و باند بازیها و نفاق وسهم خواهی جریانها و ... نخواهد بود. به همین علت، برای جلوگیری از سرایت حرکت اصلاحی دولت به قوا و نهادهای دیگر و برای حفظ وضع موجود - که از ویژگیهای تحجر و اسلام امریکایی  است- با نقطه ی شروع آن یعنی دولت نهم و دهم به انحاء مختلف مخالفت و وقت کشی کرده تا این حرکت و این انقلاب در ساختارها و قواعد مدیریتی  موجود با شکست مواجه شود و موجب بدبینی امت به دولت اسلامی و انقلاب اسلامی گردد! جریان راست ، ساقط شدن رژیم پهلوی و حاکم شدن جمهوری اسلامی را کافی میدانند!! بدین معنی که مسئولین نمازی بخوانند، ذکری بگویند، ریشی هم داشته باشند، سردر وزارت خانه ها کلمه ی اسلامی اضافه شود برای ابد کافی است و ما به  اهداف عالیه مان رسیده ایم!!!! و با هرگونه تحول مخالفند و این همان اسلام امریکایی است! اسلام امریکایی در متن جریان راست نهفته است، اما چماق آن همواره توسط همین جریان بر سر جریانات دیگر خصوصا اصولگرایان واقعی کوبیده شده و میشود!! جریان راست آیا تا به حال نسبت خود را با فرهنگ انتظار که همان فرهنگ انقلاب اسلامی است - البته با تفسیر ولایت- مشخص کرده است؟!! و آیا تا به حال نسبت خود را با مراحل انقلاب اسلامی خصوصا دولت اسلامی تا تحقق حکومت جهانی اسلام تبیین نموده است؟! صدالبته که تا کنون چنین نکرده اند! دریغ از یک خط تولید فکر و اندیشه در این راستا!! نکته ی اساسی همینجاست؛ بله! مبارزه با اسلام امریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که برای بسیاری از افراد هنوز ابعاد آن روشن نشده است. امام و امتش ، باوجود مخالفتها و توطئه های داخلی و خارجی و با مجاهدتهای فراوان و طاقت فرسا، توانستند پس از 16 سال، مرحله ی سوم انقلاب اسلامی را  کلید بزنند و کشور را وارد مرحله ی جدیدی از تحول بنیادین در عرصه های مختلف نمایند. تحولی که امت با امامش به خاطر آن قیام کردند و انتظار آنرا داشته و دارند و عمده ی اعتراضات و نارضایتی های امت به همین علت بوده که چرا آرمانهای انقلاب اسلامی تحقق نمی یابند! و همواره جریان راست از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون، با طراحی های گوناگون، و همدستی با جریان چپ و ایجاد دعواهای سیاسی دروغین، از  پاسخگویی طفره رفته است.  پس باید هوشیار باشیم تا جریان نفاق با استفاده از خواص بی بصیرت که همان عوام هستند، افکار عمومی را منحرف نکند و به مسائل فرعی معطوف ننماید! باید بیدار باشیم! این عمار... این مقال مقدمه ای است بر جریان شناسی انقلاب اسلامی در دهه چهارم. انشاءالله در مطالب آینده به طور تفصیلی، به هر یک از موضوعات فوق خواهیم پرداخت.  والسلام. 13 بهمن ماه 1389 . علیرضا نهری.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۷/۲۳
عمار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی